بازی ابلهانه ترامپ و تدبیر و امید ایران
تاریخ انتشار: ۹ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۸۴۳۷۸۸
اقتصاد>انرژی - محمود خاقانی*
پس از حدود بیست روز که از قطع مناسبات خاندان آل سعود و متحدان اش با قطر می گذرد بر اساس گزارش خبرگزاریها، دولت کویت بامداد روز جمعه، دوم تیر، به نمایندگی از سوی کشورهای یاد شده شرطهای تعیین شده را به دولت قطر اطلاع داد. خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش کرد که شروط شامل قطع کامل مناسبات قطر با جمهوری اسلامی ایران، قطع ارتباط با گروه حزبالله لبنان وتعطیلی شبکههای رسانه ای الجزیره و برچیدن پایگاه نظامی ترکیه در قطربوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بنابراین معلوم می شود که آنچه در پی رقص شمشیر در ریاض شروع شد هدفی جز منزوی کردن ایران نداشت و ندارد. اما بنظر بسیاری از صاحب نظران نتیجه انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران که برای دولت ترامپ و متحدان منطقه ای اش غیرمنتظره بود طرح های منزوی سازی نظام جمهوری اسلامی ایران را درآستانه شکست قرارداده است. برخی از ناظران نیز براین عقیده اند که تظاهرات روزقدس در ایران و سایر کشورها به قطر قوت قلبی داد تا 13 شرط تعیین شده از سوی آل سعود و متحدانش برای تجدید روابط با قطر را در روز شنبه سوم تیرماه رد کند.
قطر وضرورت یک حرکت هوشمندانه
پس اینکه پرزیدنت ترامپ در یک جلسه پرسش و پاسخ در حضور خبرنگاران وبا حضور رئیس جمهوری رومانی مردم قطر را به حمایت از تروریسم متهم کرد و از اقدام عربستان علیه قطر حمایت کرد، حدود یکساعت بعد رکس تیلرسون وزیرامورخارجه آمریکا اظهارات دیگری را بیان کرد که حاکی از نگرانی وزارت امورخارجه آمریکا از اقدامات عربستان علیه قطر بود.متعاقبا" سخنگوی پنتاگون گفت که تحریم قطر مشکلی برای پایگاه نظامی آمریکا در قطر که حدود 11000 نیروی نظامی آمریکا در آن مستقر هستند ایجاد نکرده است. عدم هماهنگی بین مقامات ارشد دولت آمریکا همگان را متعجب کرد.
رسانه های فرانسوی نوشتند: " هرج و مرج " یعنی اینکه معلوم نیست در واشنگتن چه می گذرد. از سوی دیگر رسانه های اروپائی در پی اعلان نتیجه انتخابات در انگلیس نوشتند: "بحران" و برخی تحلیل گران اینگونه مطرح کردند که دولت خانم ترزا می ممکن است چند ماه بیشتر دوام نیاورد. بنابراین ، بنظر میرسد که روابط ویژه انگلیس و آمریکا به خصوص مرتبط با حمایت از حاکمان کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و عدم توانائی در حل اختلافات بین آنها به هرج ومرج درواشنگتن و بحران درلندن انجامیده است. درهمین حال آقای دانا روهراباچر Dana Rohrabacher نماینده ایالت کالیفرنیا درکنگره که از اعضا حزب جمهوری خواه آمریکا است، ضمن استقبال از عملیات ترروریستی داعش در تهران پیشنهاد داده است که آمریکا باید از داعش برای ضربه زدن به حزب الله لبنان و بطور کلی شیعیانی که برای منافع آمریکا تهدیدی محسوب می شوند استفاده کند.
سئوال این است که نقش داعش در منطقه خاورمیانه که آقای ترامپ گفت توسط دولت آمریکا ایجاد شد و خانم هیلاری کلینتون هم آنرا یک دست آورد برای آمریکا خواند، چیست و چرا بین حامیان داعش اختلاف نظر بروز کرده است؟
دیپلماسی انرژی اوباما
در در دوران زمامداری اوباما الویتی که عربستان سعودی در سیاست خارجی خاورمیانه ای آمریکا داشت را تا حد زیادی از دست داد. دولت محافظه کار بریتانیا نیز از این سیاست دولت اوباما خشنود نبود و شاید وقتی که خانم ترزا می نخست وزیر انگلیس در جمع سران شیخ نشین های خلیج فارس در بحرین حضور یافت و انتقاد های شدیدی که خوشایند عربستان سعودی بود را متوجه ایران کرد سعی براین داشت که دولت تازه روی کار آمده پرزیدنت ترامپ را که سعی دارد هرکاری که دولت اوباما کرده است را به افکار عمومی مردم آمریکا منفی و نامناسب برای منافع ملی آمریکا جلوه دهد متقاعد کند که در باره عربستان سعودی نیز تغییر روش دهد.
چنانچه خانم ترزا می چنین نیتی داشت باید قبول کرد که موفق شد وآقای ترامپ با آل سعود رقص شمشیر کرد. سئوال این است که آمریکا و متحد او (بریتانیا) که از اتحادیه اروپا درحال خارج شدن است در بازار بین المللی نفت دنبال چه هدفی هستند؟
راهبرد (استراتژی) هوشمندانه سیاست انرژی دولت اوباما
راهبرد یا استراتژی مفهومی است که ربشه در موضوعات نظامی دارد و به تدریج در سایر موضوعات سیاسی و اجتماعی نیز مطرح شد از جمله اقتصاد، تجارت ، انرژی ، نفت ،گاز و... به ویژه درامور سیاست و مملکت داری از کاربرد زیادی برخوردار است. ریشه واژه «استراتژی» از واژه یونانی «استراتِگیا» (Strategia) به معنای «فرماندهی و رهبری» است. دراین دوران معنای ساده تری برای راهبرد یا استراتژی عبارت است از یک طرح عملیاتی به منظور هماهنگی و سازماندهی اقدامات برای نیل و دستیا بی به اهداف مورد نظراست.
با یادآوری معنای راهبرد به این نکته توجه کنیم که وقتی اوباما در ژانویه سال 2009 روی صندلی ریاست جمهوری در کاخ سفید جلوس کرد، جرج بوش اقتصادی را به او تحویل داد آمریکا را دریک بحران جدی اجتماعی ، سیاسی و روابط خارجی اش قرار داده بود. سیاست دولت بوش در دوران ریاست جمهوری اش این بود که درخاورمیانه صاحبان منابع غنی نفت و گاز را با استفاده از ابزار های نظامی و روی کار آوردن دول دست نشانده از طریق تحمیل قراردادهای نفتی به کشورهای تولید کننده و صادر کننده نفت وگاز منطقه به نفع شرکت های چند ملیتی نفتی و آمریکائی تحت سلطه داشته باشد.
تهدید چین
این نکته را باید یادآوری کرد که در سال 2007 چین تهدید کرده بود که چنانچه به چینی ها درعراق امتیاز داده نشود با استفاده از اهرم مالی (دلارهائی که چین دراختیار داشت و می توانست آنهارا دربازار رها کند وبرای آمریکا بحران مالی را سبب شود) برای اقتصاد آمریکا دردسر ساز خواهد شد و دولت وقت آمریکا این تهدید را جدی گرفت و دربرابر چین عقب نشینی کرد. درواقع این اقدام چین نظیر اقدامی بود که آمریکا در سال 1956 علیه انگلیس به کار برد و تهدید کرد که با رها سازی لیره استرلینگ در بازار اقتصاد انگلیس را بحرانی خواهد کرد مگر اینکه انگلیس از کانال سوئژ بیرون بکشد که انگلیس دربرابر درخواست آمریکا ناگزیر به خروج از کانال سوئز شد.
ذوب شدن بازار مالی آمریکا در سال 2008 وضرورت تغییر راهبردی درسیاست خارجی آمریکا
سقوط بازارهای مالی آمریکا در سال 2008 میلادی نتایجی را دربرداشت که دولت تازه روی کار آمده پرزیدنت اوباما را ناگزیر کرد که در سیاست های راهبردی برای تامین امنیت انرژی مورد نیاز آمریکا مسیر کاملا" متفاوت از آنچه در گذشته رسم بود را طراحی و پیگیری کند.
دراین راستا دو هدف مهم برای سیاست تاب آور انرژی دولت اوباما مطرح بود. اول اینکه وابستگی تاریخی آمریکا به نفت عربستان سعودی را کاهش دهد و یا بکلی مرتفع کند. دوم اینکه از گاز طبیعی به عنوان یک پل عبوری استفاده کند و اقتصاد را از وابستگی به نفت رها و انرژی های به اصطلاح نو یا تجدید پذیر را حمایت کند تا با پیشرفت تکنولوژی اقتصادی و مقرون به صرفه شوند. به اصطلاح به اقتصاد سوخت با کربن پائین (منظور رها شدن از نیاز به سوخت های فسیلی نظیر نفت، زغال سنگ و حتی گاز طبیعی) دست پیدا کنند.
موفقیت دولت اوباما در دستیابی به اهداف مورد نظر؟
دولت اوباما توانست با موفقیت به اولین هدف راهبردی دولت اش دست پیدا کند. چگونه ؟ نظام بانکی به ویژه بانک های سرمایه گذاری آمریکا با بهره مندی استفاده از پترو دلار های عربستان سعودی و سایر شیخ نشین های خلیج فارس موفق شدند که علی رغم نبود تقاضا در بازار های بین المللی نفت قیمت نفت خام را که درسال 2009 بدنبال بحران اقتصادی و بانکی در آمریکا تا حد بشکه ای 35 دلار سقوط کرده بود با دست کاری قیمت ها بطور مصنوعی در بازار شاخص Brent/BFOE دریای شمال اسکاتلند بالا ببرند و درسطح قیمت بشکه ای 80 دلار به نحوی بازی کنند و نگه دارند که قیمت بنزین درآمریکا درسطحی باشد که مردم ناراضی نباشند و اوباما بتواند رای مردم را برای انتخابات دور دوم ریاست جمهوری اش بدست آورد، نگه دارند. همه می دانند که این سیاست راهبردی موفق بود و اوباما برای دور دوم ریاست جمهوری درسال 2012 انتخاب شد.
تاثیر بالا نگه داشتن مصنوعی قیمت نفت خام
بالا نگه داشتن مصنوعی قیمت های نفت خام در بازارهای بین المللی درحالیکه برای مصرف بدلیل مشکلات اقتصادی در غرب تقاضائی وجود نداشت برای دست اندرکاران طرح راهبردی این ابتکار دست آورد های قابل توجهی داشت. اول اینکه سرمایه های زیادی درمسیر توسعه تکنولوژی و بهره برداری از تولید نفت و گاز غیرمتعارف مشهور به شیل اویل و شیل گاز (تولید نفت وگاز از لایه های رسی زیرزمین ) به حرکت درآمدند. درواقع شرکت های نفتی و گازی درگیر این گونه طرح ها توانستند مقادیر قابل توجهی سرمایه را بصورت وام بدون بهره بدست بیاورند و بطور بسیار بهینه مورد استفاده قرار دهند. دوم اینکه ، به موازات توسعه طرح های شیل اویل و شیل گاز از سرمایه گذاری های مردمی (وام بدون بهره) استفاه کردند و در توسعه، بهتر شدن تکنولوژی ، اقتصادی ترشدن تولید انرژی های نو یا تجدید پذیر برای جایگزینی سوخت های فسیلی (نفت ، گاز و زغال سنگ) هم موفقیت های چشم گیری نصیب شان شد.
بهینه مصرف کردن و صرفه جوئی در مصرف انرژی
علاوه بردست آورد هائی که در بالا مورد توجه قرارداده شد، بالا نگه داشتن مصنوعی قیمت های نفت خام در بازار های بین المللی در دورانی که مصرف کننده با کمبود درآمد مواجه بود و سعی در کم مصرف کردن و صرفه جوئی داشت که هنوز هم دارد ( کاهش تقاضا برای مصرف انرژی ) موجب شد تا سرمایه گذاری های قابل توجهی برای بهبود تکنولوژی و روش های تشویقی بهینه مصرف کردن و کم مصرف کردن انرژی نتایج مثبت و مهمی نظیر کاهش مصرف سوخت در موتورهای جدید اتومبیل ها (افزایش راندمان ) را برای اقتصاد آمریکا و اروپا در برداشته باشد. درواقع در نتیجه سیاست های راهبردی دولت اوباما تولید نفت خام در آمریکا روزنامه حدود پنج میلیون بشکه افزایش یافت و در نتیجه بهینه مصرف کردن انرژی نیز آمریکا روزانه معادل دو میلیون بشکه نفت خام کمتر مصرف کرد.
چرا قیمت ها سقوط کرد؟
خب وقتی اینهمه نفت خام در آمریکا تولید شد و علاوه برآن ادامه ورود نفت خام تولیدی گران از شن های نفتی tar sands درکانادا و بهبود تولید انرژی در اکثر نقاط جهان از خورشید و باد (انرژی های تجدید پذیر) با راندمان بالا به خصوص در اروپا منجر به این شد که درسال 2014 میزان عرضه نفت خام در بازار به شکل قابل توجهی بیش از تقاضا و زیاد باشد بطوری که در حال حاضر بنظر می رسد که این افزایش تولید و عرضه نفت خام ساختار بازار را به هم ریخته و این به هم ریختگی نیزبه نظر می رسد که حدالاقل تا یک یا دوسال آینده پایدار باشد وقیمت ها در همین سطح و یا پائین تر باقی بمانند.
التبه این موضوع را در سال 2011 کارشناسانی نظیر کریس کوک از محققین دانشگاه کالج لندن در کنفرانسی که در تهران برگزار شد پیش بینی کردند و گفتند. متاسفانه شنوندگان و دولتمردان ایرانی در آن زمان این نظریه را جدی نگرفتند و بلکه از آنجائیکه قیمت نفت بطور مصنوعی بالا بود و با بالا میرفت آنرا مسخره هم کردند. تا اینکه در اواخر سال 2014 قیمت ها به سطح بشکه ای 45 و 50 دلار سقوط کرد. زیرا، در اواخر سال 2014 بانک مرکزی امریکا (فدرال ریزرو Federal Reserve Bank) تصمیم گرفت که چاپ دلار که پس از بحران سال 2008 برای به حرکت درآوردن اقتصاد آمریکا شروع کرده بود را متوقف کند. این سیاست مالی دراقتصاد که به financial Quantitative Easing (QE) شهرت دارد برای تزریق نقدینگی به اقتصاد کشور به منظور افزایش فعالیت های اقتصادی و خرید و فروش می باشد تا تولید کننده آمریکائی بتواند برای بازاری تولید کند که درآن تقاضا برای خرید و مصرف وجود دارد.
سیاست انرژی دولت اوباما
سیاست راهبردی انرژی دولت اوباما که از طریق وزارت امورخارجه (هیلاری کلینتون) و بخش های ذیربط سازمان سیا برای اجرائی شدن پیگیری می شد براساس وارد کردن گاز طبیعی قطر و کشورهای صاحب منابع گازی غنی در حوزه دریای خزر نظیر ترکمنستان و جمهوری آذربایجان به بازار اروپا بود تا از این طریق بتواند با صادرات نفت خام و فرآورده های نفتی روسیه در بازار اروپا رقابت کند.
جنگ نیابتی در سوریه و عراق
ملی گرائی و علاقه به دراختیار داشتن منابع انرژی درترکیه و سوریه برای اجرائی شدن سیاست های انرژی دولت اوباما در منطقه خزر و خلیج فارس مشکلاتی را ایجاد کرده بود. در همین حال پایگاه عظیم نظامی آمریکا به نام Al Udeid که سالها احداث آن طول کشید و در جنگ رها سازی کویت از چنگ صدام حسین و بعد سرنگونی صدام حسین مورد استفاده قرارگرفت و هنوز هم بسیار فعال است ، برای حفظ و مراقبت از منابع گاز طبیعی قطر و دولت دست نشانده در قطر ایجاد شده بود. ماموریت دولت دست نشانده قطر برای آمریکا مبارزه با ملی گرائی حفظ منابع انرژی در سوریه و عراق و حمایت مالی و معنوی از گروه های تند رو اسلامی درمنطقه خاورمیانه نظیر حکومت اسلامی ISIS ، اخوان المسلمین ، طالبان و غیره بود .
جنبش اسلام گرائی سنی ضد ملی گرائی
بنابراین ، اینطور می توان تحلیل کرد که سیاست انرژی (خارجی) دولت اوباما در منطقه خاورمیانه یک سیاست دینی اسلامی سنی ضد اعتقادات ملی گرائی بود به همین دلیل بطور پنهان از روی کار آمدن اخوان المسلمین در مصر و جنبش گولان Gulenism در ترکیه حمایت می شد. نتیجه ای که دولت اوباما به دنبال آن همان سیاستی بود که در منطقه بالکان و از هم فروپاشی یوگسلاوی سابق نتیجه داد و در عراق و سوریه می تواند منجر به ایجاد کردستان نفتی که درصورت روی کار آمدن طرفداران گولان (تندرو سنی ) در ترکیه تشکیل دولت جدید کردستان توسط ترکیه نادیده گرفته می شد و سایر دولت های اسلامی که در عراق و سوریه سرکار می آمدند هم مسیر صادرات گاز طبیعی قطر از طریق خط لوله به اروپا را فراهم می آوردند.
سقف قیمت نفت در بشکه ای 50 دلار
سیاست راهبردی انرژی ( سیاست خارجی - دیپلماسی انرژی) دولت اوباما با توجه به اینکه درایران نیز دولت نهم و دهم تحلیلی دراین رابطه نداشت و به تحلیل کارشناسانی که اصرار داشتند موضوع شبکه انرژی خزر (معاوضه انرژی - تبدیل گاز به برق و صادرات برق به جای گاز طبیعی از منطقه ) را مد نظر قرار دهد توجهی مبذول نمی کرد و بر طبل سخت تر شدن تحریم های اقتصادی و نفتی ایران که همانا به نفع سیاست انرژی دولت اوباما بود می کوبید( تحریم ها را کاغذ پاره ای بیش نمی دانست). متاسفانه این نظریه هنوز درداخل کشور پیگیری می شود. درهرحال موفقیت سیاست اقتصاد انرژی امریکا موجب شد که در بازار جهانی نفت وگاز و انرژی وضعیتی پیش اید که اصطلاحا" در اقتصاد جهانی به آن رسیدن به حد نهائی تقاضا گفته می شود یعنی Peak Demand.
چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است؟
خانواده آل سعود به این نتیجه رسیده اند که واقعیت های چنگ یمن چیست و توان آنها در چه حد است . آنها فهمیده اند که دوران نفت خام به سر آمده است. نه از این جهت که نفت خام به اتمام رسیده است بلکه به این دلیل که تقاضا به حد نهائی برای نفت خام رسیده است. به همین دلیل است که قصد دارند که سهام شرکت عظیم نفتی آرامکو را به قیمت اولیه ای که در بازار پیشنهاد می شود بفروشند. زیرا ، می دانند که قیمت های نفت خام به این زودی ها بالا نمی رود. تصمیم به قطع رابطه با قطر و درواقع محاصره اقتصادی قطر حاکی از این واقعیت دارد که عربستان چشم طمع به گاز قطر دوخته است.
قطر نفت کمی تولید می کند (روزانه حدود 600 هزار بشکه ) و حاکم قطر با آل سعود درباره طرح معاوضه نفت خام با گاز طبیعی درحال مذاکره بودند. عربستان قصد دارد تا ازطریق گاز طبیعی که پل عبور انرژی ها از سوخت فسیلی به غیر فسیلی است برای تنوع بخشی به اقتصاد عربستان و رها سازی به درآمد های نفتی دربرنامه های اقتصادی که برای اجرا از اینک تا سال 2030 طراحی کرده است بهره مند شود. البته آنچه حاکمان عربستان مد نظر دارند قابل فهم است. زیرا، واردات گاز طبیعی از قطر می تواند جایگزین مصرف فرآورده های نفتی و نفت خام در عربستان شود و عربستان نفت بیشتری بخصوص در ایام فصل تابستان برای صادرات خواهد داشت.
معامله با قطر براساس معاوضه نفت عربستان با گاز قطربرای عربستان یک فرصت محسوب می شود و اینک با فشاری که روی قطر وارد می کند قصد دارد بهترین شرایط را برای عربستان در این معامله بدست بیاورد. اما ، با حمایت ترکیه از قطر که آقای اردوغان هم چشم به گاز قطر دوخته است بنظر می رسد رسیدن به هدف برای عربستان آنطور که تصور می کرد آسان نباشد و اقدام اخیر تررویست های داعش در تهران بر مشکلات عربستان نیز ممکن است بیافزاید. زیرا، رسانه های بین المللی به جای اینکه انگشت اتهام از داعش را متوجه قطر کنند به نقل از ایران متوجه عربستان کردند و برای افکار عمومی غرب اینکه عربستان از داعش حمایت می کند قابل پذیرش تر از این است که باور کنند قطر دراین حمایت ها دست دارد.
سیاست انرژی ترامپ
ترامپ از روزی که برصندلی ریاست جمهوری تکیه زد نتوانست ناخوشایندی اش از اوباما را مخفی کند و بدفعات اوباما را مورد حمله قرار داد و مسئول مشکلات آمریکا معرفی کرد. اگر قبول کنیم که اوباما رئیس جمهور موسسات مالی وبانکی آمریکا بود باید به پذیریم که ترکیب کابینه ترامپ نشان می دهد که ایشان رئیس جمهور شرکت های نفتی آمریکائی است. اینک می توان به خوبی از سفر ترامپ به خلیج فارس درک کرد که اختلاف نظرهائی که شرکت های نفتی آمریکائی با اوباما درسیاست خارجی یعنی دیپلماسی انرژی اش داشتند به ویژه در رابطه با روسیه درحال بازنگری و جا به جائی قرار دارند.
نکته مثبتی که ایران می تواند مد نظر قرار بدهد این است که پرزیدنت ترامپ درحالی سیاست به هم ریختن و خراب کردن دولت اوباما را در پیش گرفته که خودش هنوز برای جایگزین کردن آن سیاست ها روشی را تعریف نکرده است . نظیر خروج یک جانبه از COP 21 و اقدام علیه سیاست های انرژی اوباما برای تولید و مصرف انرژی در آمریکا نظیر بازگرداندن زغال سنگ به سبد مصرف انرژی در آمریکا.
عربستان&l
منبع: خبرآنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۸۴۳۷۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اشتباه مهم من در دوره اول این بود: زیادی خوب بودم!- ترامپ
منبع: تایم
تاریخ انتشار: 30 آوریل 2024
گفتگوی اریک کورتسا با دونالد ترامپ
مترجم: لیلا احمدی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
دونالد ترامپ: سیاستمدار، تاجر و سلبریتی آمریکاییِ ۷۷ ساله است که در خلال سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ چهل و پنجمین رئیسجمهور ایالات متحدۀ آمریکا بود. ترامپ زادۀ نیویورک است و از مدرسۀ وارتونِ دانشگاه پنسیلوانیا، لیسانس اقتصاد گرفته. او ۴۵ سال ریاست «سازمان املاک و ساختوساز ترامپ» را برعهده داشت و از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۵ مجری و میزبان ریلتیشویِ محبوب «کارآموز» در انبیسی بود.
ترامپ در سال ۲۰۱۷ با ۳٫۵ میلیارد دلار ثروت، در فهرست ثروتمندترین افراد جهان قرار گرفت. او در سال ۲۰۱۶ نامزد انتخابات مقدماتی ریاستجمهوری شد و بهراحتی همۀ رقبا حتی هیلاریکلینتون را کنار زد. ترامپ تنها کسی است که بدون پیشینۀ سیاسی یا نظامی به ریاستجمهوری آمریکا برگزیده شده. او در ماههای نخست ریاستجمهوری، شمار زیادی از برنامههای کلیدیِ باراک اوباما را کنار گذاشت.
ترامپ آمریکا را از «شراکتِ ترانسپاسیفیک» (مشارکت سیاسی و اقتصادیِ کشورهای حاشیۀ اقیانوس آرام) و «پیمان پاریس» (توافقنامه در باب تغییرات اقلیمی) خارج کرد، بخشهایی از «پیمان کوبا و آمریکا» را لغو کرد «نیل گرساچ» و «برت کاوانا» را به دیوان عالی منصوب کرد و ورود شهروندان شش کشور با بیشترین جمعیت مسلمان (از جمله ایران) را به آمریکا با محدودیت مواجه کرد. از مهمترین وقایع دوران ریاستجمهوری او، باید به خروج آمریکا از «برنامۀ جامع اقدام مشترک (برجام)»، اعمال «سیاست فشار حداکثری» و تحریمها علیه ایران، کشتن«ابوبکر بغدادی» (رهبر داعش)، دیدار تاریخی با «کیمجونگاون» (رهبر کرۀ شمالی)، جنگ تجاری با چین، اقدام برای کشیدن دیوار مرزیِ آمریکا و مکزیک، خروج از شورای حقوق بشر سازمان ملل، به رسمیتشناختن اورشلیم بهعنوان پایتخت اسرائیل، کشتن [سردار شهید] قاسم سلیمانی (فرماندۀ سپاه قدس) و قراردادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست گروههای تروریستی اشاره کرد.
"اریک کورتِسا"، تحلیلگر ارشد، ستوننویس نشریۀ تایم و پژوهشگر سیاسی است که عموماً بر تحلیل رخدادهای کنگره، اخبار ویژۀ دونالد ترامپ و سیاست ملی متمرکز است. (نیاز به توضیح ندارد که هدف از انتشار این مصاحبه آشنایی با دیدگاه های تازه فردی است که شاید دوباره رییس جمهوری آمریکا شود و به همین خاطر تغییری داده نشده و اگر به ضرورت نکته ای اضافه شده باشد در قلاب (کروشه) آمده.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
عصر ایران/ ترجمه: دونالد ترامپ فکر میکند اشتباه مهمِ دورۀ نخستِ ریاستجمهوریاش را دریافته است. او میگوید: «من زیادی خوب بودم.»
جمعه دوازده آوریل، بیش از یک ساعت در کاخ رؤیاییاش واقع در پالمبیچ (شهرکی در فلوریدا) گپ میزنیم. دستیاران در نهارخوری طلاکاریشدۀ مشرف به زمین چمن، انتظار میکشند. وقتی اصرار میکنند مصاحبه را به پایان برسانم، بسیاری از مقامات پیشینِ کابینه را نام میبرم که اینبار از حمایت از ترامپ امتناع کردهاند. برخی علناً هشدار دادهاند که او خطری برای جمهوریت است. از او میپرسم چرا رأیدهندگان باید به شما اعتماد کنند، درحالیکه برخی افرادی که از نزدیک با شما کار کردهاند، اعتمادشان را از دست دادهاند؟
واکنش ترامپ مثل همیشه کوبنده است و مشاوران ارشد پیشین خود را تحقیر میکند، اما انگار موج حملات، درس بزرگتری به او داده است. میگوید: «من به آنها اجازه دادم دست از کار بکشند، چون قلب دارم و نمیخواهم شرمندۀ کسی باشم.» ولی فکر نمیکنم بار دیگر اینطور رفتار کنم. از حالا با کسی تعارف ندارم.»
با گذشت شش ماه از انتخابات ریاستجمهوری 2024، ترامپ نسبت به هر زمان دیگری در هر یک از مبارزات انتخاباتی پیشین خود، موقعیت بهتری برای پیروزی در کاخ سفید دارد. او در اکثر نظرسنجیها، ازجمله در چندین ایالت از هفت ایالتی که احتمالاً نتیجه را تعیین میکنند، با اختلاف اندک از جو بایدن پیشی گرفته است. اما من نیامده بودم که در مورد انتخابات و مصیبتی که پس از آن پیش آمد، صحبت کنم یا اینکه از او بپرسم چگونه به اولین رئیسجمهور پیشین - و شاید آیندۀ - آمریکا بدل شده که با محاکمۀ جنایی مواجه میشود. میخواستم بدانم ترامپ در صورت پیروزی در دور دوم ریاستجمهوری چه خواهد کرد و چشماندازش را از زبان خودش بشنوم.
آنچه در دو مصاحبه با ترامپ و گفتوگو با بیش از دهها تن از نزدیکترین مشاوران و معتمدانش بر من آشکار شد، خطوط کلیِ نوعی «ریاستجمهوری امپراتوری» است که آمریکا و نقش آن در جهان را دگرگون میکند. ترامپ به من گفت که برای پیشبرد «عملیات اخراج» برای بیرونراندن بیش از 11میلیون مهاجر از کشور آماده است. مایل است «اردوگاههای بازداشت مهاجران» را بسازد و ارتش ایالات متحده را در مرز و داخل کشور مستقر کند. او به ایالتهای قرمز (جمهوریخواه) اجازه میدهد بر بارداری زنان نظارت کنند و کسانی را که ممنوعیت سقط جنین را نقض میکنند، تحت پیگرد قانونی قرار دهند. به گفتۀ مشاوران ارشد، او بنا به صلاحدید شخصی، از دریافت وجوه اختصاصیافته از سوی کنگره جلوگیری خواهد کرد.
ترامپ مایل است دادستان ایالات متحده را اخراج کند، چون فرمان او مبنی بر محاکمۀ شخصی را اجرا نمیکند و «سنت اجرای قانون مستقل» را که به زمان تأسیس آمریکا برمیگردد، نقض کرده است.
او برای هریک از حامیانش که متهم به حمله به ساختمان کنگرۀ ایالات متحده در 6 ژانویه 2021 هستند، درخواست عفو دارد. بیش از 800 نفر از آنها به گناه خود اعتراف کردهاند یا از سوی هیئتمنصفه محکوم شدهاند. او ممکن است به یاری همپیمانِ درحالِ جنگش در اروپا یا آسیا نیاید، اگر تشخیص دهد که آن کشور برای دفاع از خود هزینۀ کافی نمیکند. او خدمات مدنی ایالات متحده را از بین میبرد، گارد ملی را بهدلخواه در شهرهای آمریکا مستقر میکند، دفتر آمادگی برای مقابله با بیماری همهگیر کاخ سفید را میبندد و دولت را با افرادی پر میکند که از ادعای واهی او مبنی بر تقلب در انتخابات 2020 حمایت کردهاند.
ترامپ همان است که بود، با همان اهداف و نارضایتیها؛ اما چیزی در سر دارد که او را مصممتر و خویشباورتر از همیشه مینمایاند. میگوید: «وقتی برای اولین بار به واشنگتن رفتم، افراد معدودی را میشناختم و باید به مردم تکیه میکردم.» حالا شرایط جور دیگری است. مسئولیتهای زیادی دارم و از سرسختانِ حزبجمهوریخواه گسستهام. گارد قدیمی شکستخورده و هوادارانِ باقیمانده، مردم هستند. ترامپ درحالی وارد دور دوم ریاستجمهوری میشود که با انبوهی از سیاستگذاریها و کارکنان وفادار همراهی میشود. همگی برنامههای مفصلی همسو با چشمانداز او دارند. میآید تا قدرت را در دستان مردی متمرکز کند که اشتهایش برای قدرت سیریناپذیر است. "کِلین کانوی" (مشاور نزدیک او) میگوید: «فکر نمیکنم چشماندازش معمای بزرگی باشد، اما مردم از شجاعت او حیرت خواهند کرد.»
دادگاهها، قانون اساسی و کنگره نظرات متفاوتی در مورد تحقق اهداف ترامپ دارند. واشنگتن نیز راههای متعددی برای مقابله دارد. افشای اطلاعات در مطبوعات آزاد، حفاظت از افشاگران، نظارت بازرسانکل و موانع قضایی، کماکان وجود دارند. اگر ترامپ برنده شود، اردک لنگ* است.
*اردک لنگ در اصطلاحات سیاسی، سیاستمدار یا مقام منتخبی است که جانشینش از پیش انتخاب شده یا به زودی انتخاب خواهد شد.
او بهرغم نظر برخی از حامیان، به تایم میگوید: «در پی لغو یا نادیدهگرفتنِ ممنوعیت قانون اساسی در دورۀ سوم نیست.» افکار عمومی ناظر قدرتمندی است. ترامپ در میانۀ اعتراضات مردمی ناچار شد از شدت برخی از ابتکاریترین طرحهای دور نخست، ازجمله سیاست جداسازیِ خانوادههای مهاجر بکاهد؛ همانطورکه "جورج اورول" در سال 1945 نوشت: «توان دولتها در پیشبرد برنامههایشان به خلقوخوی عمومیِ کشور بستگی دارد.»
این که میگویند هر انتخابات، نقطۀ عطف است، اینبار به حقیقت میپیوندد. چشمانداز ترامپ برای حامیانش بیکران است و با حمایت جنبشی قدرتمند متشکل از پیروان واقعی، نوید انقلاب میدهد. حضور دوبارۀ او برای خیلی از کشورها و جهان، هشداردهنده است. "داگلاس برینکلی" (مورخ ریاستجمهوری) میگوید: «دور دوم ریاستجمهوری ترامپ میتواند «پایان دموکراسی ما» و تولد نظام نوینی مبتنی بر ریاستجمهوریِ استبدادی باشد.»
ترامپ نزدیک غروب به پاسیوی مارالاگو (عمارت تاریخیاش) قدم میگذارد. مهمانان اعیانش، استیک واگیو و برانزینوی کبابشده میل میکنند. روی صندلی مینشیند و همه برای تشویقکردن درنگ میکنند. شب درخشانی است. "استیو وین" (غول میلیاردر قمار و کازینو) هم اینجاست. "مایکجانسون"، (رئیس مجلس نمایندگان)، پس از کنفرانس مطبوعاتیِ مشترک با رئیسجمهور پیشین شام میخورد و قوانینی را برای ممانعت از رأیدادنِ غیرشهروندان پیشنهاد میکند. میگوید: «رأیدادنِ آنها در انتخابات فدرال، غیرقانونی و حیرتآور است». حالش بهوضوح خوب است و از این همراهی و حمایت سیاسی در لوای ترامپ، خوشحال به نظر میرسد.
ادامه دارد...